روستای نوجان

مختصری درباره ی روستای نوجان

روستای نوجان در 16کیلومتری جاده کرج به چالوس قرار دارداین روستا بر روی دامنه ای کوه  در بالای رودخانه کرج واقع شده رودخانه ی مردق چای قرار گرفته و منظره و طبیعت بسیار زیبا و سرسبزی دارد. 

این روستا آب و هوای آن در زمستان سرد و در تابستان آب و هوای ملایم و مطبوعی دارد.

در یكی از منابع آمده است :

نوجان دهی است از دهستان ارنگه، بخش مرکزی، شهرستان کرج، استان تهران.

طول جغرافیایی 1  51، عرض جغرافیایی 56  35، ارتفاع م 2000 متر . سرکوهی، معتدل و

خشک، در 16 کیلومتر شمال کرج. کوه قلا سندر در شمال و کوه ایوان سر در باختر آبادی است.

راست دره در یک کیلومتر جنوب خاور آبادی است . جمعیت: 20 خانوار و زبان فارسی با گویش

مازندرانی دین : اسلام، شیعه

کار و پیشه: دامداری و باغداری.

کشت: آبی، آب کشاورزی و آشامیدنی از: چشمه

فرآورده ها: سیب درختی، گلابی، هلو، گردو و توت .

رستنی ها: گیاهان، چای کوهی و گل گاو زبان که کاربرد دارویی دارند و پوشش گیاهی برای

چرای دام. جانوران و پرندگان: شغال، گرگ، روباه، خرگوش، قوچ، میش، بز کوهی و کبک.

دارای: دبستان، شورای ده و مسجد است.

نوجان قدیم

در نوجان قدیم هر روز شیرها را تعدادی خانوار با مشاركت هم جمع آوری میكردتد تا مقدار شیر زیاد شود و بتوان از آن برای تهیه پنیر یا غیره استفاده كرد و به نوبت این شیر جمع آوری شده رابه یك خانواده می دادند اسم این كار در گذشته “شیر واره” بوده است و برای اندازه گیری میزان شیر هركس چوبی به اندازه شیر خود داشت كه نام این چوب “ل له” (تلفظ: laleh)بوده است.

واژه شناسی نوجان قدیم

آیا می دانید واژه ” دره نواقلک  در گذشته نوجان به چه معنایی بوده است ؟

تلفظ: dare nevagholak

دره نواقلک در قدیم نام منطقه ای بوده در نوجان بوده است.

آیا می دانید واژه ” گورس  در گذشته نوجان به چه معنایی بوده است ؟

تلفظ: gevarse

در گذشته “گورس ” به معنای ارزن بوده است.

آیا می دانید واژه ” چالمیکک  در گذشته نوجان به چه معنایی بوده است ؟

تلفظ: chalmikek

چالمیکک نوعی سبزی است که بیشتر در هنگام پخت آش از آن استفاده می شده است.

سنت و آیین روستای نوجان

حرکت دسته عزاداری و پخت شیر برنج در شام عاشورا، دو اتفاقی که

سنت های رایج در مراسم عزاداری نوجان قدیم را احیا کرد.

عاشورای

 گزارشی از سال 92 نوجان

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نوجان ظهر عاشورای روستای نوجان امسال حال

 و هوای دیگری داشت. در حالی که با سردی هوا  و آغاز بارش باران بیم ایجاد

مخاطره در کیفیت برگزاری مراسم به سبک و سیاق قدیم می رفت؛ اشکِ ابرها

 تمام و لبخند آبی آسمان هویدا شد و هر کس که در مسجد حضور داشت به

حیاط آمد.مداحی سینه سوخته از جنس قدیم با شعارهایی که از قدمای نوجان

 سر می داد آهنگ حرکت دسته را بر لب ها جاری ساخت. در صفوف تشکیل

 شده مهم نبود چه شخصی و با چه ارزش و اعتباری در آن ایستاده، نوجوانی در

 اول صف بود و پیرمردی در میانه آن.

ترتیب قد و سن افراد ملاکی برای نظم دسته عزاداری به حساب نمی آمد.کتل

 و پرچم ها در جلوی دسته حرکت می کردند و در انتهای دسته ی عزاداران

حسینی، زنان غم حسین را به سینه میزدند. عزداران زمانی که به خانه پیر

مردی خمیده که صفای دل و لبخندش همواره و در هر شرایطی استوار است،

 رسیدند،  لحظه ای ایستادند.

عیال عمو بشیر منقلی از ذغال را آماده کرد و دانه های اسپند را در آن ریخت.

 دود اسپند فضای دسته را عطر آگین کرده بود و به  باور من کسی دوست

نداشت در آن لحظه از آنجا حرکت کند.

اندکی بعد دسته عزاداران حرکت کرد و زمانی که به ورودی مزار اهل قبور

رسید، کوچه عزداران تبدیل به دو گروه شد که عده ای در جلو حرکت می

کردند و عده ای نیز در فاصله 10 متری از دسته جلویی راه آنها را می پیمودند.

 دسته جلو  «ای اهل حرم، میر  و  علمدار نیامد»  را سر می داد و گروهی

که در  فاصله از دسته جلویی بود، «سقای حسین سید و سالار نیامد » را ….

عزاداران زمانی که به کنار اهل قبور رسیدند فاتحه ای خواندند و یاد گذشتکان

 را زنده کردند. داماد آقا باقر که هرساله در نزدیک محل زندگی خود از

عزاداران پذیرایی می کرد، امسال میزبان مردم نوجان بود و با نوشیدنی از آنها

 پذیرایی کرد.

دقایقی بعد عزاداران در دو ستون کوچه ای تشکیل دادند و به سمت مسجد

حرکت کردند. شام مسجد روستای نوجان شیر برنج بود. شیر برنجی که خاطرات

 چند دهه گذشته را در دل میانسالان و موسفیدان ورق می زد. آری عاشورای

سال 92 نوجان، احیای سنت ها بود احیای باورهایی که در دل پدرانمان هنوز

 ریشه دارد….                                        زنده باد نوجان قدیم…

ارسال واژه: احمد شاهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.