داستان به زبان کرجی(مهمانيه كريم)-22

قسمت بيست و دوم:مهمانيه كريم?
به نام خدا
رحيم هم هرچي از كريم خبر گيت چيزي دستگيرش نَگِردي و خدافظي كُرد✋
رو كُرد به ننه بگوت:ننه زبيده عزيز مردانگي ما چي ميگِرده؟به باجناق عزيزِمان چي بگم؟??
شهين بگوت:من خودِم به خواهرِم ميگم،جمعه ميشيم خانه كريم اقاشون.ننه پايستا رويِ عِروسشه ماچ كُرد بگوت دستت درد نكنه مردانگي تو از پسَرامم برا من بيشترِ
رحيم بگوت:خوب بهم نان قرص ميدين منِ ضايع مينين…?
صبح جمعه همه حاضر گِرديَن بَشون اول سرخاك عمو و زن عمو و مش روح الله،بعداز اونجه بشون خانه كريم.
خانه كريم كسي جز خودشان دَنبو ننه بگوت:من پيش خودم بگوتم:لابد قشون شاه دعوت كُرديي،بلقيس بگوت:نه شما برا ما ازقشون شاه هم بزرگتري?ننه بگوت:اين زبان هم نداشتي چي ميگِردي…
شهين و بلقيس ميان اشپزخونه باهم تعارف تيكه پاره ميكُردن ننه هم با بقيه ميان پذيرايي نيشتي بو شوخي ميكُردن،يه دفعه ننه بگوت:خب اينه چي بو ميخواستي بعدا بفهميم حالا بگو…كريم بگوت: ننه صبر كن!بعداز نهار بلقيس خودش ميگه…ننه غر غر ميكُرد ميگوت:اينه چيه كه از كرج بايد بيايم اينجه كه دلتان ميخواد يه چيزي بگيد???
بلقيس و شهين سفره رِ بنداختن همه پايسان كمك كُردن نهار بخوردن و بگوتن بخنديَن…بعداز نهار كريم به كامران بگوت:بشو اون كيك رو بيار?وقتي كيك رو بيوردن كريم بگوت:بلقيس خانوم من اولي رِ بگم يا دومي؟بلقيس بگوت:دوميش مربوط به خودِمه خودِم ميگم كريم بگوت:با اجازه ميخوام بگم كه كتايون حامله يِ بِرا زايمان مياد تهران?همه خوشحال گِرديَن دست بِزييَن و بخندين?ننه اول غر بزي سر كريم يه ويشگيلك از پاش بگيت و بگوت:دوره اخر زمانه اينه رو ميان جمع بايد تو بگي؟?بايد بلقيس ياواشكي به ما بگو،همه چي وارو گِرديه?اون وقتا اينطور نبو مردم حيا ميكُردن,كريم بگوت:ننه تو مگه هميشك نيميگوتي نوه عزيزه؟خب منم ميخوام نوه دار گِردم خوشحال نباشم؟
ننه گيره كُرد بگوت:قربان كتايون گِردم تو ولايت غربت هيشكي دني يه ويارانه بِراش بار كنه زنه توهم كه الكي خوشحالي خوشالشه منم كه چون نتيجه دار ميگِردم خوشحالم.ولي برا كتايون چون نيميتان كاري كنم ناراحتم☹️بلقيس و كريم ننه رِ بغل گيتن گيره كُردن،رضا پسر كريم بگوت ننه شما ناراحتين يا خوشحالين؟همه بخنديَن?
ننه به بلقيس رو كُرد بگوت:حالا دوميشِ تو بگو بينم چيه؟بلقيس با خوشحالي بگوت:اول اينكه مادربزرگ ميشم خوشحالم دوم ميخوام نوه دار گرديم نوه م بهم مامان بزرگ نِگو از همين حالا همه شما اسم منه بلّا صداكنيد?تا نوه م بهم بگو مامان بلّا
ننه بگوت:همين؟؟؟دو دفعه منه قبض رو كُردي فشارم بشو بالا كه چيه خانوم گرديه بلّا☹️
كامران رو به ننه بگوت:ننه اگه بلّا رو تشديدشه وِگيري ميگردي بَلا?ننه سوخولمه بزي به كامران بگوت:اينه يم پسره تو داري؟يالاي ما كه احترام داشتن اينه يه روزگارشون واي به حال كريم و بلقيس با اين پسر لوس و ننر كه بار بيوردن?
بالاخره نامگذاري تمام گردي همه خوشحال و خندان ميوه و كيك بخوردن پايستان خدافظي كُردن بشون كرج…
https://telegram.me/deh_karajiha_2

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.